ما از رقابت و تضاد استعدادهای انسان می یابیم که کار انسان حرکت است و این است که حتی خوردن و خوابیدن و رفت و آمدهایش باید حرکت باشند. باید تحرک باشند، نه تنوع. که تحرک پله ها را زیر پا گذاشتن است و تنوع در یک پله چند جور ایستادن. اکنون که کار انسان حرکت است، ناچار این حرکت جهتی دارد و محرکی دارد. جهت حرکت ما چه چیز می تواند باشد؟ آیا جهتی پایین تر از ما یا برابر ما یا عالی تر؟
مسئولیت و سازندگی ص ۱۵۳
درباره این سایت